رابطه میان موسیقی و تعلیم و تربیت از یونان باستان تا امروز در میان فلاسفه و متفکران مطرح بودهاست و برخی مستقیم و برخی به طور غیرمستقیم به آن پرداختهاند. آدورنو یکی از این فیلسوفان است که با رویکردی جدید-فرهنگی- موسیقی و تعلیم و تربیت را نقد نموده و به چالش میکشد. در این پژوهش، با استفاده از دو روش تحلیل مفهومی و استنتاجی به بررسی موسیقی از منظر آدورنو و استخراج دلالتهای تربیتی آن اقدام شدهاست. اهداف این پژوهش عبارتاند از: تبیین فلسفه موسیقی از نظر آدورنو، تبیین اهداف موسیقی در تعلیم و تربیت از منظر آدورنو، اصول معطوف به موسیقی در تربیت براساس نظر آدورنو و امکانهای استفاده از دیدگاههای آدورنو در تعلیم و تربیت ایران. یافتههای پژوهش در قلمرو فلسفه موسیقی حاکی از آنند که آدورنو ضمن پرداختن به مسائلی از جمله ساختار موسیقایی، تمایز موسیقی عامهپسند با موسیقی فاخر، ارتباط موسیقی و جامعه، موسیقی و زبان، کل و جزء در موسیقی، موسیقی را نه پدیدهای سرگرم کننده بلکه پدیدهای با ویژگی زبانی، شناختی، ایدئولوژیک و آگاهیبخش میداند که قادر است انسان را در رهایی از سلطه فرهنگ و صنعت یاری کند. با توجه به این نگاه آدورنو به موسیقی، اهداف پرورش عقل عملی و ایجاد شناخت و آگاهی، پرورش قضاوت و پرورش نیروی نقد اجتماعی و فرهنگی(تفکر انتقادی)، پیشگیری از سرخوردگی انسان بهوسیله سلطه فرهنگ و صنعت، پرورش حس زیباییشناختی دانشآموزان(تربیت زیباییشناختی) و به تبع آن اصول عقلانیت و اندیشهورزی، عملکرد انتقادی اجتماعی موسیقی، رهاییبخشی و فهم موسیقی استنباط شدهاند.. سرانجام جنبههای استفاده از دیدگاه موسیقیایی آدورنو در تعلیم و تربیت ایران ذکر میشوند. رابطه میان موسیقی و تعلیم و تربیت از یونان باستان تا امروز در میان فلاسفه و متفکران مطرح بودهاست و برخی مستقیم و برخی به طور غیرمستقیم به آن پرداختهاند. آدورنو یکی از این فیلسوفان است که با رویکردی جدید-فرهنگی- موسیقی و تعلیم و تربیت را نقد نموده و به چالش میکشد. در این پژوهش، با استفاده از دو روش تحلیل مفهومی و استنتاجی به بررسی موسیقی از منظر آدورنو و استخراج دلالتهای تربیتی آن اقدام شدهاست. اهداف این پژوهش عبارتاند از: تبیین فلسفه موسیقی از نظر آدورنو، تبیین اهداف موسیقی در تعلیم و تربیت از منظر آدورنو، اصول معطوف به موسیقی در تربیت براساس نظر آدورنو و امکانهای استفاده از دیدگاههای آدورنو در تعلیم و تربیت ایران. یافتههای پژوهش در قلمرو فلسفه موسیقی حاکی از آنند که آدورنو ضمن پرداختن به مسائلی از جمله ساختار موسیقایی، تمایز موسیقی عامهپسند با موسیقی فاخر، ارتباط موسیقی و جامعه، موسیقی و زبان، کل و جزء در موسیقی، موسیقی را نه پدیدهای سرگرم کننده بلکه پدیدهای با ویژگی زبانی، شناختی، ایدئولوژیک و آگاهیبخش میداند که قادر است انسان را در رهایی از سلطه فرهنگ و صنعت یاری کند. با توجه به این نگاه آدورنو به موسیقی، اهداف پرورش عقل عملی و ایجاد شناخت و آگاهی، پرورش قضاوت و پرورش نیروی نقد اجتماعی و فرهنگی(تفکر انتقادی)، پیشگیری از سرخوردگی انسان بهوسیله سلطه فرهنگ و صنعت، پرورش حس زیباییشناختی دانشآموزان(تربیت زیباییشناختی) و به تبع آن اصول عقلانیت و اندیشهورزی، عملکرد انتقادی اجتماعی موسیقی، رهاییبخشی و فهم موسیقی استنباط شدهاند.. سرانجام جنبههای استفاده از دیدگاه موسیقیایی آدورنو در تعلیم و تربیت ایران ذکر میشوند.